تاريخ : چهار شنبه 15 آبان 1392 | 23:37 | نویسنده : Saeed ss |

پاییز مرا عاشق می کند، باران عاشق تر !


حالا تو بگو این باران پاییزی با من چه می کند ؟؟

 


موضوعات مرتبط: متــفرقه ، ،


تاريخ : چهار شنبه 15 آبان 1392 | 2:32 | نویسنده : Saeed ss |
تا آخرین ستاره شب را شمرده است
 
اما سه شب گذشته و خوابش نبرده است
 
دست پدر نبود اگر، بالشی نداشت
 
سر را به سنگ‌های خرابه سپرده است
 
حتی برای پلک‌زدن هم توان نداشت
 
اصلا نداشت باور اینکه نمرده است
 
جا باز کرده حلقه‌ی زنجیرهای سرخ
 
از بس‌که زخم‌های تنش را فشرده است 
 
با یاد زجر، نبض دلش تند می‌زند
 
یعنی تمام بدنش زخم خورده است
 
با آستین پاره سرش را گرفت و گفت
 
عمّه بگو که روسری‌ام را که برده است؟
 
تا آخرین ستاره‌ی شب را شمرده باز
 
حالا سه شب گذشته و چیزی نخورده است
 
 

موضوعات مرتبط: متــفرقه ، ،
برچسب‌ها: محرم ,


تاريخ : چهار شنبه 15 آبان 1392 | 2:54 | نویسنده : Saeed ss |

سلام دوستان اینم قسمت هفتم داستان....

 

 


موضوعات مرتبط: داستان (نوشته ی خودم) ، قسمت هفتم ، ،
برچسب‌ها: داستان اضطراب شیرین(نوشته ی خودم) ,


ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 12 آبان 1392 | 23:26 | نویسنده : Saeed ss |

سلامـــــــــ به همگــــــــی...

دوســتان همونطور که می دونید روز تولــــد بعــضی از دوـستان خوبمــون

افتاده توی ماه محرم...و از اون جایی که توی این ماه نمیتونیم تولد بگیریم ..

امروز این کارو میکنیم...(البته تولد مینا همین امروزه)

چون ایام محرم هم نزدیکه نمیخوام زیاد طولانیش بکنم ...

اسم کسانی که تولدشون همین هفته یا هفته ی بعد هست رو مینویسم.

 

1) میــــــنا     """""""""""""""""    12 آبـــــــــــــــــــــان

2) سمیــــرا    """"""""""""""    15 آبـــــــــــــــــــان

3) مسیــــحا    """"""""""""   16 آبـــــــــــــان

4) آرزووووووو     """""""""   16 آبـــــــــان

5 ) سجــــاد         """"""   22 آبـــان

 

امشب ساعت 8 همگی با هم.... همین جا...تولد این دوستان رو 

بهشون تبریک میگیم...

 

 

 

با تشکر بسیار ویژه از 

نازی

عسل

و کلیه ی عزیزانی که ما را در این مراسم یاری کردند و اسمشان برده نشد!

 


برچسب‌ها: تولد دوستان ,


تاريخ : یک شنبه 12 آبان 1392 | 10:34 | نویسنده : Saeed ss |

اینم آهنگایی که خوندم...

زیاد کیفیت ندارن...

نظرتونو بگید...مرسی

 

1) تو رو دوست دارم

2) قربون مست نگاهت

3) ای خـــدا

4) آهنگ خالی

5) غصه های توی دلـــــم

 


موضوعات مرتبط: دانلود آهنگای خودم ، ،
برچسب‌ها: دانلود آهنگ با صدای خودم ,


تاريخ : شنبه 6 آبان 1392 | 9:57 | نویسنده : Saeed ss |

پدر :می خـوام امـســال معدلـت ۱۸ بـشـه!

پسر :قول میـدم بیـست بــشم!!

پدر :شــوخی نکن!!!متعجب

پسر :خودت اول سر شوخی رو باز کردی!!!!

 



تاريخ : جمعه 10 آبان 1392 | 11:53 | نویسنده : Saeed ss |

نـصـفِ دستـشـویی هـایی کـه دخـتــرا تـوی طـول عـمرشـون میـرن؛

 

واسـه فـرار از پـاک کـردنِ سـفـره سـت بـعـد از خـوردن غــذا..!   خندهخنده

 

 



تاريخ : جمعه 10 آبان 1392 | 11:46 | نویسنده : Saeed ss |

زمانی که کاپیتان چهار گوشه زمین و بوسید به سمت تونل ورزشگاه به حرکت

دراومد خیلی سعی کرد اشک نریزه...

اما وقتی پله های روبه روی سکوها رسید...

هواداری رو دید که با گریه داشت خودشو میزد....

دیگه نتونست جلوی خودشو بگیره و بغضش ترکید....گریه

.

واقعا هم اشک همه ی استقلالی هارو دروارد...بعد از ناصر حجازی محبوب ترین تاجی هستی

فرهاد...گریه

.

استقلالی نیست کسی که "7" رو  به افتخارش نذاره کامنت

 

 

 

 


فــــرهاد رفــت...

او وقتی رفت که سالگرد بزرگداشت کوروش کبیر بود...

او وقتی رفت که 91 گله شد...

او وقتی رفت که 7 روز از ماه 8 گذشته بود (اتحاد امیر و فرهاد)...

او وقتی رفت که در این فصل چهـار گله شد...

او با بازی با مس آمد و با بازی با مس رفت...

او در اوج رفت ... او با عزت رفت ...

هرکی دوسش داره کامنت 7 بزاره ...

 


برچسب‌ها: فرهاد مجیدی ,


تاريخ : پنج شنبه 9 آبان 1392 | 2:24 | نویسنده : Saeed ss |

تـا حالا شـده نـصف شب بری سـر یخــچـال و بـدون اینــکه چیــزی بـخوری زل بـزنی

به یــخـچال و بگـی : فقـط اومـدم خودتـو ببیــنم؟!؟ پا در دهان

 خندهخنده

 

 

 



تاريخ : پنج شنبه 9 آبان 1392 | 1:8 | نویسنده : Saeed ss |

بیــا بــاز ....بیا بی تو سیـاهِ روزگــارم

بیــا بــاز....بیا ببـین هنــوزم بی قـرارم

نگاهــم....گم شده در امــتداد ایــن مسیــر

بیــا بــاز.... من هنوزم چـشم به راهـتم عـزیز

 

بیــا بــاز....بیا از گــریـه ها خـنـده بـسازیم

بیــا بــاز....بیا تـلاش کنــیم به غـم نــبازیم

نـگاه کـن....ببــین که پنــجره خیـسه دوبـاره

بیــا بــاز.....بـیا که آســمون داره میـباره

 

نــگو تو....ازم دلگیری ای عشق که میمیرم

مـیدونی....مـیدونی چند وقته اینجا اسیرم؟

خـداییش...عـجـیـبه که هنوز عشقت رو دارم

بیــا بــاز....بیـا تا بـرنـگردی بی قــــرارم

 

:--)

 


موضوعات مرتبط: دلنـــوشته ، ،


تاريخ : چهار شنبه 8 آبان 1392 | 1:49 | نویسنده : Saeed ss |

ﺑﭽــﻪ ﮐﻪ ﺑـﻮﺩﯾﻢ ، ﻭﻗﺘﯽ ﻣـﺮﯾﺾ ﻣﯽ ﺷـﺪﯾﻢ 

ﻭﻓﺘﯽ ﺁﻗﺎ ﺩﮐــﺘﺮﻩ ، ﻣﯽ ﭘﺮﺳــﯿﺪ...

ﺑﮕﻮ ﮐــﺠﺎﺕ ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﯼ؟ ﭼــﺘﻪ 

ﺯﻝ ﻣﯽ ﺯﺩﯾــﻢ ﺑﻪ ﻣـﺎﻣـﺎﻧــﻤﻮﻥ؟ !! 

ﯾﺎﺩﺗـﻮﻧـﻪ ...

ﻣﻨﺘـﻈﺮ ﻣﯽ ﺷـﺪﯾﻢ ﺗﺎ ﺍﻭﻥ ﺑـﮕﻪ ﻣـﺮﯾﻀـﯽ ﻣـﻮﻥ ﭼـﯿﻪ؟؟ … 

ﻭ ﺟـﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﯽ ﺳﭙـﺮﺩﯾﻢ؟ … 

ﭼــﻮﻥ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺩﻭﻧـﺴــﺘﯿﻢ ﻣﺎﺩﺭﻣـﻮﻥ، ﻫـﻤﻮﻥ ﺍﺣـﺴﺎﺳـﯽ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﻩ 

ﮐﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﺭﯾــﻢ … 

ﺣﺘـﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻣـﻮﻥ ﺑﯿــﺸﺘﺮ ، ﺩﺭﺩﻣـﻮﻥ ﺭﻭ ﺍﺣــﺴﺎﺱ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ...

ﺣﺎﻻ ﻣﯽ ﺧـﻮﺍﻡ ﺑﮕﻢ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺭﻭ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿــﺎﺩ؟ 

ﺧـــﺐ ، ﺗﻮ ﺟــﻮوﻥ ﺷﺪﯼ ، ﺍﻭﻥ ﭘﯿــﺮ ﺷﺪﻩ !!! 

ﺣﻮﺍﺳــﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﺑﻬــﺶ … 

ﺣﺎﻻ ﻭﻗﺘـــﺸﻪ ، ﺗﻮﺍﻡ ﻣﺜﻞ ﺑﭽـــﮕﯽ ﻫﺎﺕ ﺍﮔﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﺮﯾﺾ ﺷﺪ … 

ﺣﺴﺶ ﮐﻨﯽ!!! 

ﺣﺎﻻ ﺍﻭﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﻩ ، ﺣﺘﯽ ﺍﮔﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﻧــﺰﻧﻪ … 

ﻣﺜﻞ ﻫﻤﯿﺸـــﻪ !!! 

ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﻬـــﺶ ﺑﺎﺷﻪ … 

 


برچسب‌ها: مادر ,


تاريخ : سه شنبه 7 آبان 1392 | 14:26 | نویسنده : Saeed ss |

زندگــی کن به شیـوه خــودت... با قوانــین خودت...!!

با بــاورها و ایــمان قلــبی خودت......

مــردم دلــشان می خـواهد موضـوعی بـرای گـفتـگـو داشـته باشـند...

برایـشان فـرقی نمی کنـد چگـونه هـستی..

هر جـور که باشی، حـرفی برای گفتـن دارند...!!

 

 



تاريخ : دو شنبه 6 آبان 1392 | 15:35 | نویسنده : Saeed ss |

غم دنــيا نـخواهد يافــت پايــان

خوشــا در بر رخ شـادي‌گشـايـان

 

خوشــا دل‌هاي خـوش، جان‌هاي خرسـند

خوشـا نيروي هستـي‌زاي لبـخنـــد

 

خوشــا لبخـند شـادي‌آفـرينــان

كه شــادي رويـد از لبخـند اينــان

 

نمـي‌داني- دريـغا- چيـست شـادي

كه مي‌گويي: به گيــتي نيـست شــادي

 

نه شــادي از هـوا بارد چـو بــاران

كه جامــي پـر كني  از جـويبــاران

 

نه شــادي را به دكـان مي‌فـروشـند

كه سـيل مشـتري بر آن بجوشـند

 

چه خـوش فرمـود آن پير خردمند

وزين خوشـتر نباشد در جهـان پند

 

اگر خونــين دلي از جـور ايــام

« لب خـندان بيـاور چون لـب جام»

 

به پيـش اهــل دل گنــجي‌ست شـادي

كه دســتاورد بي‌رنـجي سـت شـادي

 

به آن كـس مي‌دهد اين گنـج گوهـر

كه پيـش آرد دلـي لبخـندپرور

 

به آن كـس مي‌رسـد زيـن گنج بسـيار

كه باـشد شادمـاني را ســزاوار

 

نه از اين جـفت و از آن طــاق يابي

كه شـادي را به استـحقاق يابي

 

جهان در بر رخ  انـسان نبندد

به روي هر كه خـندان است خنـدد

 

چو گل هرجـا كه لبـخند آفريني

به هر سو رو كنـي لبـخنـد بيني

 

چه اشـكت همنفـس باشد، چه لبـخند

ز عـمرت لحـظه لحـظه مي‌ربايـند

 

گذشـت لحـظه را آسـان نگــيري

چـو پــايــان يافـت پايان مي‌پذيري

 

مــشو در پيـچ و تـاب رنـج و غـم گـم

به هـر حالـت تبـسم كن، تبسم!

 


برچسب‌ها: شادی ,


تاريخ : دو شنبه 6 آبان 1392 | 15:7 | نویسنده : Saeed ss |

اعراب به ما آموختند به جاي خوراك بگوييم غذا،كه خود به ادرار شتر ميگويند....

آموختند براي شمارش خودمان به جاي تن از نفر كه براي حيوانات استفاده ميكنند

به كار ببريم....

به ما آموختند به جاي واق واق سگ بگوييم پارس كه نام اوليه سرزمينمان است....

به ما آموختند بگوييم شاهنامه آخرش خوش است چون آخر شاهنامه ايرانيان از اعراب

شكست ميخورند....

آموختند به پارسي بگوييم فارسي چون آنها پ ندارند.....

آيا وقت آن نرسيده فرهنگ ريشه اي خود را از اين همه نا آگاهي رها كنيم؟

 



تاريخ : دو شنبه 6 آبان 1392 | 1:30 | نویسنده : Saeed ss |

رفیقان دوستان ده ها گروهند / که هر یک در مسیر امتحانند

گروهی صورتک بر چهره دارند / به ظاهر دوست اما دشمنانند 

گروهی وقت حاجت خاکبوسند / ولی هنگام خدمتها نهانند

گروهی خیر و شَر در فعلشان نیست / نه زحمت بخش و نه راحت رسانند

گروهی دیده نا پاکند هشدار / نگاه خود به هر سو می دوانند 

بر این بی عصمتان ننگ جهان باد / که چون خوکند و بد ، بدتر ز آنند

ول ... ولی / ولی یاران همــدل از ره لطف به هر حالت که باشند مهربانند

رفیقان را درون جان نگهدار / که آنها پُر بهاتر از جهانند

 



تاريخ : یک شنبه 5 آبان 1392 | 14:17 | نویسنده : Saeed ss |

سلاممممممممممممممممممم اینم داستانی ک نوشتم...

 

قسمت های بعدیش رو هم به زودیه زود خواهم گذاشت...آرام

 

قسمت 5

 

 


موضوعات مرتبط: داستان (نوشته ی خودم) ، قسمت پنجم ، ،


ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 3 آبان 1392 | 19:50 | نویسنده : Saeed ss |

سلاممممممممممممممممممم اینم داستانی ک نوشتم...

 

قسمت های بعدیش رو هم به زودیه زود خواهم گذاشت...آرام

 

قسمت 4

 

 


موضوعات مرتبط: داستان (نوشته ی خودم) ، قسمت چهارم ، ،


ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 3 آبان 1392 | 18:37 | نویسنده : Saeed ss |

سلاممممممممممممممممممم اینم داستانی ک نوشتم...

 

قسمت های بعدیش رو هم به زودیه زود خواهم گذاشت...آرام

 

قسمت های 2 و 3

 

 


موضوعات مرتبط: داستان (نوشته ی خودم) ، قسمت دوم و سوم ، ،


ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 3 آبان 1392 | 18:8 | نویسنده : Saeed ss |

خب بالاخره اینم قسمت ششم داستان....

شرمنده اگه دیر شد و بدقول شدم...

 

 برید ادامه ی مطلب...

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: داستان (نوشته ی خودم) ، قسمت ششم ، ،
برچسب‌ها: داستان اضطراب شیرین(نوشته ی خودم) ,


ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 5 آبان 1392 | 1:16 | نویسنده : Saeed ss |

دستـــهایم را بستــه ای …

و مرا در دریـــای عشقــت رهـا کرده ای…

اکــنون انتـظار نداشـته باش خـودم ...خودم را نجـات دهــم...

من ایــن دریــا را بی تو نـمی خـواهم...

برای زنـده مانـدن تلاشی نمیکنـم چرا که می دانم اگر تلاشم ثمربخــش باشد...

آنگاه بی تو می مانـــم و یقین داشته باش مــن این زندگی را بی تو  نمی خواهم...

پس تکـــلیفم مشخص است...

یا غرق میشوم...

 یا تو خودت را می رســـانی ...

 


موضوعات مرتبط: دلنـــوشته ، ،


تاريخ : جمعه 4 آبان 1392 | 14:9 | نویسنده : Saeed ss |

 سلام دوستای خووبم امیدوارم شاد و سربلند باشید... عیدتونم مبااارک...

امشب من میشینم روی صندلیه داغ[تصویر: 232.gif]....شما سوال هاتونو بپرسین و منم جواب میدم...

 

نکته ی اصلی اینجاست که :: هر کسی موفق شد منو بیشتر بسوزونه روی صندلی جایزه ی

این پست به اون تعلق میگیره ....دیگه شب عیدی میخام یه حالی بدم بهتون... 

جایزه مون هم کارت شارژ 4 هزار تومانی میباشد....

 

یه کارت شارژ دو تومنی من میدم و یکی دیگه رو هم دوست خوبم اسپانسر

وبلاگم جناب راستا خخخخخخ 

[تصویر: mix3-irangif432.gif]

[تصویر: mix3-irangif432.gif]

http://556345.fardblog.com/upload/picture/jayeze.jpg

حالا رفته رفته جایزه ها نفیس تر میشه....Nerdylaff

در ضمن اینکه چه کسی موفق شده بیشتر منو بسوزونه رو خودم به همراه

اساتید کارکشته جناب ممد دکی و حمید مشخص میکنیم.....

خب شروع کنید....من واسه سوختن اماده ام.... خدا ب دادم برسهLoudlaff

 توجه : تعداد برندگان سه نفره.....یک دو تومنی......دو تا هزاری

 

 

""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""

 

خب اسامی برنده های کارت شارژ رو به ترتیب حروف الفبا که نه به ترتیب شدت سوزوندن مینویسم:

1 - عســــــــــــل (برنده ی شارژ 2 هزاری)

2 - فاطمه (برنده ی شارژ  هزاری)

3 - کـــــــــــــیارش (برنده ی شارژ  هزاری)

4 - مارال ( برنده ی شارژ هزاری)

 


برچسب‌ها: صندلی داغ ,


تاريخ : جمعه 2 آبان 1392 | 19:53 | نویسنده : Saeed ss |

سلاممممممممممممممممممم اینم داستانی ک نوشتم...

 

قسمت های بعدیش رو هم به زودیه زود خواهم گذاشت...آرام

 

قسمت 1

 

 


موضوعات مرتبط: داستان (نوشته ی خودم) ، قسمت اول ، ،
برچسب‌ها: داستان , داستان اضطراب شیرین , رمان سرنوشت بدنوشت , ,


ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 3 آبان 1392 | 15:34 | نویسنده : Saeed ss |
دوستان این ادرس جدیده...
 
کدی رو توی وب قبلی گذاشتم ک شما خودکار به اینجا منتقل میشید....
 
 این ادرس رو سیو کنید.. پرشین بلاگ معلوم نیست چش شده و مشکلش
 
با من چیه......فعلا همینجا هستیم تا ببینیم چی میشه...

 

 

 



تاريخ : جمعه 3 آبان 1392 | 15:9 | نویسنده : Saeed ss |

سلام توی این پست میخام عکسهای بچه های نت رو بذارممم که همگی

با چهره ها آشنا شیم ....... خاهشا بقیه بچه ها

عکساشونو بدن ک من بذارم توی پست....مطمئنم خیلی پست جالب و

پرطرفداری میشه....

 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

موضوعات مرتبط: عکس های بچه های نت ، ،
برچسب‌ها: عکس ما ,


ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 12 آبان 1392 | 23:4 | نویسنده : Saeed ss |
.: Weblog Themes By BlackSkin :.