پاییز مرا عاشق می کند، باران عاشق تر !
حالا تو بگو این باران پاییزی با من چه می کند ؟؟
موضوعات مرتبط: متــفرقه ، ،
تاريخ : چهار شنبه 15 آبان 1392
| 2:32 | نویسنده : Saeed ss | تا آخرین ستاره شب را شمرده است
اما سه شب گذشته و خوابش نبرده است
دست پدر نبود اگر، بالشی نداشت
سر را به سنگهای خرابه سپرده است
حتی برای پلکزدن هم توان نداشت
اصلا نداشت باور اینکه نمرده است
جا باز کرده حلقهی زنجیرهای سرخ
از بسکه زخمهای تنش را فشرده است
با یاد زجر، نبض دلش تند میزند
یعنی تمام بدنش زخم خورده است
با آستین پاره سرش را گرفت و گفت
عمّه بگو که روسریام را که برده است؟
تا آخرین ستارهی شب را شمرده باز
حالا سه شب گذشته و چیزی نخورده است
موضوعات مرتبط: متــفرقه ، ،
برچسبها: محرم ,
تاريخ : چهار شنبه 15 آبان 1392
| 2:54 | نویسنده : Saeed ss |