بیــا بــاز ....بیا بی تو سیـاهِ روزگــارم
بیــا بــاز....بیا ببـین هنــوزم بی قـرارم
نگاهــم....گم شده در امــتداد ایــن مسیــر
بیــا بــاز.... من هنوزم چـشم به راهـتم عـزیز
بیــا بــاز....بیا از گــریـه ها خـنـده بـسازیم
بیــا بــاز....بیا تـلاش کنــیم به غـم نــبازیم
نـگاه کـن....ببــین که پنــجره خیـسه دوبـاره
بیــا بــاز.....بـیا که آســمون داره میـباره
نــگو تو....ازم دلگیری ای عشق که میمیرم
مـیدونی....مـیدونی چند وقته اینجا اسیرم؟
خـداییش...عـجـیـبه که هنوز عشقت رو دارم
بیــا بــاز....بیـا تا بـرنـگردی بی قــــرارم
:--)
موضوعات مرتبط: دلنـــوشته ، ،
ﺑﭽــﻪ ﮐﻪ ﺑـﻮﺩﯾﻢ ، ﻭﻗﺘﯽ ﻣـﺮﯾﺾ ﻣﯽ ﺷـﺪﯾﻢ
ﻭﻓﺘﯽ ﺁﻗﺎ ﺩﮐــﺘﺮﻩ ، ﻣﯽ ﭘﺮﺳــﯿﺪ...
ﺑﮕﻮ ﮐــﺠﺎﺕ ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﯼ؟ ﭼــﺘﻪ
ﺯﻝ ﻣﯽ ﺯﺩﯾــﻢ ﺑﻪ ﻣـﺎﻣـﺎﻧــﻤﻮﻥ؟ !!
ﻣﻨﺘـﻈﺮ ﻣﯽ ﺷـﺪﯾﻢ ﺗﺎ ﺍﻭﻥ ﺑـﮕﻪ ﻣـﺮﯾﻀـﯽ ﻣـﻮﻥ ﭼـﯿﻪ؟؟ …
ﻭ ﺟـﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﯽ ﺳﭙـﺮﺩﯾﻢ؟ …
ﭼــﻮﻥ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺩﻭﻧـﺴــﺘﯿﻢ ﻣﺎﺩﺭﻣـﻮﻥ، ﻫـﻤﻮﻥ ﺍﺣـﺴﺎﺳـﯽ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﻩ
ﮐﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﺭﯾــﻢ …
ﺣﺘـﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻣـﻮﻥ ﺑﯿــﺸﺘﺮ ، ﺩﺭﺩﻣـﻮﻥ ﺭﻭ ﺍﺣــﺴﺎﺱ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ...
ﺣﺎﻻ ﻣﯽ ﺧـﻮﺍﻡ ﺑﮕﻢ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺭﻭ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿــﺎﺩ؟
ﺧـــﺐ ، ﺗﻮ ﺟــﻮوﻥ ﺷﺪﯼ ، ﺍﻭﻥ ﭘﯿــﺮ ﺷﺪﻩ !!!
ﺣﻮﺍﺳــﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﺑﻬــﺶ …
ﺣﺎﻻ ﻭﻗﺘـــﺸﻪ ، ﺗﻮﺍﻡ ﻣﺜﻞ ﺑﭽـــﮕﯽ ﻫﺎﺕ ﺍﮔﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﺮﯾﺾ ﺷﺪ …
ﺣﺴﺶ ﮐﻨﯽ!!!
ﺣﺎﻻ ﺍﻭﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﻩ ، ﺣﺘﯽ ﺍﮔﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﻧــﺰﻧﻪ …
ﻣﺜﻞ ﻫﻤﯿﺸـــﻪ !!!
ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﻬـــﺶ ﺑﺎﺷﻪ …
برچسبها: مادر ,
زندگــی کن به شیـوه خــودت... با قوانــین خودت...!!
با بــاورها و ایــمان قلــبی خودت......
مــردم دلــشان می خـواهد موضـوعی بـرای گـفتـگـو داشـته باشـند...
برایـشان فـرقی نمی کنـد چگـونه هـستی..
هر جـور که باشی، حـرفی برای گفتـن دارند...!!
غم دنــيا نـخواهد يافــت پايــان
خوشــا در بر رخ شـاديگشـايـان
خوشــا دلهاي خـوش، جانهاي خرسـند
خوشـا نيروي هستـيزاي لبـخنـــد
خوشــا لبخـند شـاديآفـرينــان
كه شــادي رويـد از لبخـند اينــان
نمـيداني- دريـغا- چيـست شـادي
كه ميگويي: به گيــتي نيـست شــادي
نه شــادي از هـوا بارد چـو بــاران
كه جامــي پـر كني از جـويبــاران
نه شــادي را به دكـان ميفـروشـند
كه سـيل مشـتري بر آن بجوشـند
چه خـوش فرمـود آن پير خردمند
وزين خوشـتر نباشد در جهـان پند
اگر خونــين دلي از جـور ايــام
« لب خـندان بيـاور چون لـب جام»
به پيـش اهــل دل گنــجيست شـادي
كه دســتاورد بيرنـجي سـت شـادي
به آن كـس ميدهد اين گنـج گوهـر
كه پيـش آرد دلـي لبخـندپرور
به آن كـس ميرسـد زيـن گنج بسـيار
كه باـشد شادمـاني را ســزاوار
نه از اين جـفت و از آن طــاق يابي
كه شـادي را به استـحقاق يابي
جهان در بر رخ انـسان نبندد
به روي هر كه خـندان است خنـدد
چو گل هرجـا كه لبـخند آفريني
به هر سو رو كنـي لبـخنـد بيني
چه اشـكت همنفـس باشد، چه لبـخند
ز عـمرت لحـظه لحـظه ميربايـند
گذشـت لحـظه را آسـان نگــيري
چـو پــايــان يافـت پايان ميپذيري
مــشو در پيـچ و تـاب رنـج و غـم گـم
به هـر حالـت تبـسم كن، تبسم!
برچسبها: شادی ,
اینم آهنگایی که خوندم...
زیاد کیفیت ندارن...
نظرتونو بگید...مرسی
3) ای خـــدا
4) آهنگ خالی
موضوعات مرتبط: دانلود آهنگای خودم ، ،
برچسبها: دانلود آهنگ با صدای خودم ,
اعراب به ما آموختند به جاي خوراك بگوييم غذا،كه خود به ادرار شتر ميگويند....
آموختند براي شمارش خودمان به جاي تن از نفر كه براي حيوانات استفاده ميكنند
به كار ببريم....
به ما آموختند به جاي واق واق سگ بگوييم پارس كه نام اوليه سرزمينمان است....
به ما آموختند بگوييم شاهنامه آخرش خوش است چون آخر شاهنامه ايرانيان از اعراب
شكست ميخورند....
آموختند به پارسي بگوييم فارسي چون آنها پ ندارند.....
آيا وقت آن نرسيده فرهنگ ريشه اي خود را از اين همه نا آگاهي رها كنيم؟
رفیقان دوستان ده ها گروهند / که هر یک در مسیر امتحانند
گروهی صورتک بر چهره دارند / به ظاهر دوست اما دشمنانند
گروهی وقت حاجت خاکبوسند / ولی هنگام خدمتها نهانند
گروهی خیر و شَر در فعلشان نیست / نه زحمت بخش و نه راحت رسانند
گروهی دیده نا پاکند هشدار / نگاه خود به هر سو می دوانند
بر این بی عصمتان ننگ جهان باد / که چون خوکند و بد ، بدتر ز آنند
ول ... ولی / ولی یاران همــدل از ره لطف به هر حالت که باشند مهربانند
رفیقان را درون جان نگهدار / که آنها پُر بهاتر از جهانند
خب بالاخره اینم قسمت ششم داستان....
شرمنده اگه دیر شد و بدقول شدم...
برید ادامه ی مطلب...
موضوعات مرتبط: داستان (نوشته ی خودم) ، قسمت ششم ، ،
برچسبها: داستان اضطراب شیرین(نوشته ی خودم) ,
دستـــهایم را بستــه ای …
و مرا در دریـــای عشقــت رهـا کرده ای…
اکــنون انتـظار نداشـته باش خـودم ...خودم را نجـات دهــم...
من ایــن دریــا را بی تو نـمی خـواهم...
برای زنـده مانـدن تلاشی نمیکنـم چرا که می دانم اگر تلاشم ثمربخــش باشد...
آنگاه بی تو می مانـــم و یقین داشته باش مــن این زندگی را بی تو نمی خواهم...
پس تکـــلیفم مشخص است...
یا غرق میشوم...
یا تو خودت را می رســـانی ...
موضوعات مرتبط: دلنـــوشته ، ،
سلاممممممممممممممممممم اینم داستانی ک نوشتم...
قسمت های بعدیش رو هم به زودیه زود خواهم گذاشت...
قسمت 5
موضوعات مرتبط: داستان (نوشته ی خودم) ، قسمت پنجم ، ،